نگاهی به نمایش ”آخر بنی سراج” به کارگردانی حسن آل موذن از کشور تونس
نمایش "آخر بنی سراج" اجرایی قابل قبول از یک گروه از کشور تونس است. طراحی ساده صحنه و حرکت بازیگران به عنوان ویژگی مهم اجرا شناخته میشود. با وجود دیالوگهای طولانی نمایش لازم بود در اجرا امکان ترجمه برای تماشاگران مهیا میشد.

شهرام کرمی: در اجرای یک نمایش وقتی درام و ساختار آن مبنای شکل گیری اثر شود، نتیجه آن تعمق مخاطب در اثر خواهد بود.
نمایش "آخر بنی سراج" کاری از حسن آل موذن از کشور تونس اثری متکی بر درام است. ساختار نمایشنامه و پرداخت آن بر دو اساس یعنی شخصیت پردازی و روایت متکی است. یک الگوی شناخته شده که با روایت مستقیم بسیار به ادبیات آسیا و ساختار سیر و سفر نزدیک است.
داستان نمایش درباره شخصیت یک نویسنده به نام هاجر است که دیگر میل به نوشتن ندارد و تصمیم به سفر میگیرد. او در سفر خود با شخصیتهای مختلفی روبرو میشود. یکی از این شخصیتها جوان غریبهای است که زندگی خود را برای هاجر روایت میکند. او آخرین بازمانده خاندان بنیسراج است که عاشق زنی بوده و برای رسیدن به معشوق تلاش زیادی انجام میدهد. هاجر با شنیدن غصهها و داستان او تصمیم میگیرد کتاب جدیدی بنویسد. شخصیتهای نمایشنامه از قشرهای مختلف جامعه انتخاب شدهاند و سراج در برخورد با این اشخاص خیر و شر زندگی را تجربه میکند. گفتگوهای اشخاص برای کشف هویت خود و دیگران است و همین ویژگی، فضای اثر را رمزآمیز و پیچیده میکند.
نمایش با طراحی ساده و با حداقل دکور و آکسسوار فقط با جلوههای مختلف نور اجرا میشود که این ویژگی به فضای وهم انگیز اثر اضافه میکند. در طراحی حرکات بازیگران، مسیر حرکت برای همه اشخاص در یک تقاطع و تقابل آنها شکل گرفته تا آنها با یکدیگر روبرو شوند. در هیچ یک از صحنههای نمایش شخصیتها ایستا نیستند و کارگردان به شکل تعمدی بر این ویژگی تاکید دارد تا حس حرکت و سفر را برای مخاطب ایجاد کند. این حرکت را در ابتدا شخصیت هاجر شروع میکند، اما با معرفی سراج و روایت او این جریان تداوم مییابد و هاجر به عنوان راوی وقایع عمل میکند. در ترکیب داستان اصلی و فرعی، تأثیر وقایع بر اشخاص با یک سیر منطقی پیش میرود. اما آنچه در نمایشنامه نمود دارد، طولانی بودن گفتگوها و صحنههای تکراری است. ایجاز به عنوان یک ویژگی مهم در این اثر میتوانست تأثیر نمایش را بیشتر کند.
بازیگران نمایش و بازی جذاب و روان آنها یکی از ویژگی مهم نمایش است. حلیمه داوود در نقش هاجر و انور آخور در نقش سراج موفقتر از بقیه بازیگران در صحنه حضور دارند. با وجود تنوع شخصیتها برخی بازیگران چند شخصیت را بازی میکنند که در نوع خود قابل توجه است. در تابلوهای تصویری نمایش که با حرکت ساده بازیگران و جلوههای نوری شکل میگیرد، لحظههای خلاقانه و بصری زیبایی ایجاد میشود. گفتگوی هاجر با پیرزن و پیرمرد که به آب دادن گل مشغول هستند و یا مواجهه هاجر با مرد غریبه و دختر که ناچار به دخالت در گفتگوی آنها میشود از تابلوهای زیبای نمایش است.
[:sotitr1:]موسیقی در نمایش "آخر بنی سراج" یکی از مهمترین عناصر موفقیت اثر است. در طول نمایش و یا در فواصل تغییر صحنهها موسیقی کاربرد زیادی به عنوان یک کاراکتر دارد. تنوع موسیقی انتخابی که ترکیبی از انواع موسیقی است در نوع خود قابل توجه است. موسیقی سنتی و بومی و حتی کلاسیک و موسیقی آسیا و ایران به خوبی انتخاب شده و تأثیر زیادی بر مخاطب دارد. در اجرای نمایش، موسیقی و نور در فضاسازی تأثیر مستقیم دارد و کارگردان بر این دو نکته تاکید زیادی کرده است. اما در برخی صحنهها ریتم یکنواخت نمایش در مدت زمان طولانی اجرا باعث شده که مخاطب در ارتباط با نمایش دچار مشکل شود. اجرای آثاری که متکی بر گفتوگو و ادبیات است، نیاز به تنوع در حرکت و گفتار دارد که کارگردان در جاهایی از نمایش از آن غفلت کرده است.
نمایش "آخر بنی سراج" اجرایی قابل قبول از یک گروه از کشور تونس است. طراحی ساده صحنه و حرکت بازیگران به عنوان ویژگی مهم اجرا شناخته میشود. با وجود دیالوگهای طولانی نمایش لازم بود در اجرا امکان ترجمه برای تماشاگران مهیا میشد. اجراهای بینالمللی یک گروه نمایشی نیاز به رعایت و توجه به اصول و عواملی دارد که به نظر میرسد گروه نمایش در این زمینه چندان صاحب تجربه نیست. خلاقیتهای هنری گروه و تجربه بازیگران نمایش این امکان را دارد که اثر آنها به شکل موفق و مطلوب اجرا شود. در اجرای یک نمایش، اندیشه و مضمون مهمترین ویژگی اثر است که "آخر بنی سراج" این قابلیت را با انتخاب یک دارم مناسب دارد.